اولین عنوان از مجموعه بازیهای Granblue Fantasy در سال ۲۰۱۴ برای گوشیهای هوشمند عرضه شد و به سرعت به موفقیتی چشمگیر دست یافت و طرفداران بیشماری را به خود جذب کرد. پنج سال بعد، در دسامبر ۲۰۱۹، اولین بازی این مجموعه برای کنسولها و رایانههای شخصی با نام Granblue Fantasy Versus منتشر شد. این عنوان برخلاف بازی اول، در سبک نقشآفرینی (RPG) نبود، بلکه یک بازی مبارزهای (فایتینگ) محسوب میشد. چهار سال پس از آن، در دسامبر ۲۰۲۳، دومین بازی مبارزهای این سری با نام Granblue Fantasy Versus: Rising برای PS5، PS4 و PC روانه بازار شد. و با فاصله تقریباً دو ماه، در تاریخ ۱ فوریه ۲۰۲۴، بالاخره اولین بازی از مجموعه Granblue Fantasy در سبک نقشآفرینی برای کنسولها و رایانههای شخصی منتشر شد و به ریشههای ژانر اولین بازی این فرنچایز بازگشت. عنوان Granblue Fantasy: Relink که در سبک اکشن نقشآفرینی (Action RPG) است، پس از بیش از هفت سال توسعه، در ماه فوریه عرضه شد. ژانر نقشآفرینی یکی از محبوبترین ژانرها در صنعت بازیهای ویدیویی است و طرفداران بیشماری دارد. اما از سوی دیگر، سالانه بازیهای زیادی در این سبک منتشر میشوند که رقابت شدیدی را در این حوزه ایجاد کرده است. بنابراین، Granblue Fantasy: Relink برای موفقیت در این رقابت، باید از کیفیت بالایی برخوردار باشد. آیا این بازی توانسته به کیفیت مورد نیاز دست یابد؟ در ادامه به این پرسش پاسخ خواهیم داد.
روایت و داستان
داستان بازی خوب و قابل قبول است، اما نمیتوان آن را داستانی بینظیر یا فوقالعاده دانست. داستان با پرولوگ (مقدمه) روی کشتی پرنده Grandcypher آغاز میشود، جایی که با اعضای خدمه خود آشنا میشوید؛ کسانی که قرار است در طول بازی همراه شما باشند. در ابتدا، درگیر طوفانی میشوید و پس از پایان آن، به Zegagrande Skydom میرسید. اعضای این خدمه شامل Lyria، Vyrn، Katalina، Io، Rackam، Eugen و Rosetta هستند و شما نیز کاپیتان این گروهید. هدف شما سفر به Estalucia، قلمرویی افسانهای در آسمان است. پس از مدتی از رسیدن به Zegagrande Skydom، هیولاها به کشتی شما حمله میکنند و آموزشهای اولیه مبارزه در بازی را فرا میگیرید. سپس اتفاقات عجیبی برای Lyria رخ میدهد که با کاپیتان (شما) پیوند حیاتی دارد.
داستان کلی بسیار معمولی است، اما در جزئیات و پیچشهای داستانی (Plot Twists)، به خصوص در بخشهای پایانی، خوب عمل میکند. طول داستان اصلی تقریباً ده ساعت است که کوتاه به نظر میرسد و بهتر بود حداقل پانزده ساعت باشد؛ اما خوشبختانه، محتوای جانبی بازی بسیار زیاد و گسترده است. بازی دارای دوازده فصل است که یکی از آنها پرولوگ و یکی هم فصل ۰ (Chapter 0) است که پس از اتمام داستان اصلی آغاز میشود. با مراجعه به بخش Quest Counter در شهرها، میتوانید به Fate Episodes دسترسی پیدا کنید که در واقع پیشینههای داستانی شخصیتهای خدمه شما هستند. برای هر قسمت نیز باید پیشنیازهای لازم برای بازگشایی آن را تکمیل کنید.

گیمپلی
طراحی مراحل بینظیر، یکی از اولین چیزهایی است که به سرعت توجه شما را جلب میکند. مراحل بازی هرگز تکراری و یکنواخت نیستند و صرفاً به معنی رفتن به یک نقطه برای مبارزه خلاصه نمیشوند. سبک مبارزات و رویدادهایی که در طول مراحل رخ میدهند، بسیار متنوعاند و حتی برای یک لحظه هم احساس یکنواختی یا تکرار نخواهید کرد.
گیمپلی بازی بسیار متنوع، عمیق، روان و لذتبخش است. در ابتدای بازی دو مهارت (Skill) در اختیار دارید. دکمه مربع برای حمله عادی و دکمه مثلث برای حمله منحصر به فرد (Unique Attack) هر شخصیت است. با فشردن R2 میتوانید جاخالی دهید (Dodge) و با L1 میتوانید گارد بگیرید (Guard). هر شخصیت نیز لیست حرکات ترکیبی (Combo List) مخصوص به خود داشته که با استفاده از آن میتوانید کمبوهای مختلفی اجرا کرده و به دشمنان ضربه بزنید. مثلاً سه بار مربع و یک بار مثلث، یا دو بار مربع و دو بار مثلث و غیره. مهارتها برای هر شخصیت متفاوت هستند و چیدمان مهارتهای مختلف کاملاً در اختیار بازیکن است. برای مثال، برخی از مهارتها را توضیح میدهم: “رگینلیو” (Reginleiv) یک حمله پرتابی است، “دسیمیت” (Decimate) یک حمله برشی چندضربهای با شعاع وسیع است، “کست ا سیرکل” (Casts a Circle) دایرهای ایجاد میکند که سلامتی همتیمیها را بازیابی میکند، “انچنتد لندز” (Enchanted Lands) یک حمله جهشی سریع و نفوذی است. مهارتهای بسیار دیگری نیز وجود دارند که با باز کردن آنها در بخش “مستریها” (Masteries) یا “درخت مهارت” (Skill Tree)، میتوانید مهارتهای متنوع و متفاوتی برای هر شخصیت به دست آورید. چهار مهارت را میتوانید همزمان تجهیز کنید و با نگه داشتن R1 و فشردن یکی از دکمهها (ضربدر، مربع، مثلث یا دایره)، از مهارتهایی که از قبل چیدهاید، استفاده کنید. در بازی چندین نوع مهارت وجود دارد: باد، عادی/خنثی (Plain)، آب، آتش، تاریکی و زمین. با ضربه زدن بیشتر به دشمنان، سطح “آرت” (Art Level) شما افزایش مییابد و مهارتهایتان آسیب بیشتری به دشمن وارد میکنند. حملات عادی فقط به حملات نزدیک محدود نمیشوند و میتوانید شخصیتهایی با حملات از راه دور را نیز انتخاب کنید. باید چهار همتیمی را به عنوان اعضای گروه خود برای نبردها انتخاب کنید. در ابتدای بازی، فقط میتوانید اعضای گروه خود را از میان شخصیتهای اصلی داستان بازی که قبلاً ذکر شد، انتخاب کنید. سپس میتوانید کارتهای همتیمی را از بخش “نیکنک شک” (Knickknack Shack) به دست آورده و اعضای جدیدی به گروه اضافه کنید. همتیمیهایی که خریداری میکنید، نقشی در داستان و کاتسینها ندارند و فقط شخصیتهای اصلی در کاتسینها حضور دارند. در طول نبردها، یک نوار آبی رنگ کنار دشمنان شما وجود دارد. وقتی این نوار پر شد، میتوانید در مدت زمان محدودی دکمه دایره را فشار دهید تا “لینک اتک” (Link Attack) را اجرا کنید. در این حالت، تمام اعضای گروه که در محدوده انتخاب شده آن دشمن قرار دارند، یک حمله قدرتمند علیه آن دشمن انجام میدهند. این “لینک اتک” یکی از بهترین ویژگیهای گیمپلی این بازی است. وقتی نوار نارنجی رنگ زیر نوار سلامتی شما و بقیه اعضای گروه پر یا تقریباً پر شد، میتوانید L3 و R3 را فشار دهید تا “اسکایباند آرت” (Skybound Art) را اجرا کرده و ضربهای بسیار قدرتمند به دشمنان وارد کنید. چنانچه یک، دو، سه یا هر چهار عضو گروه نوار نارنجیشان تقریباً پر باشد و در ناحیه مشخصشده حضور داشته باشند، یک “ضربهی نهایی” (Final Hit) اجرا میشود و تمام افراد حاضر در آن لینک، حملهای قدرتمند را به صورت گروهی انجام خواهند داد.
در بازی یک “چرخ معجون” (Potion Wheel) وجود دارد که یکی از آنها بخشی از سلامتی شما را بازیابی میکند، یکی تمام سلامتی شما را برمیگرداند، یکی بخشی از سلامتی شما و تمام اعضای گروه را بازیابی میکند و دیگری شما را در وضعیت بحرانی و در حالی که منتظر احیا هستید، به سرعت و کارآمدی احیا میکند. اگر سلامتی شما در طول مبارزه به صفر برسد، وارد وضعیت بحرانی (Critical Condition) میشوید و تا زمانی که دایرهای که روی صفحه نمایش داده میشود پر نشود، قادر به مبارزه نخواهید بود. اگر اعضای گروه به کمک شما بیایند، دایره سریعتر پر میشود و هرچه اعضای بیشتری به احیای شما کمک کنند، این سرعت بیشتر خواهد شد.

مبارزات با باسها در بازی بسیار متنوع و غیرتکراری هستند. هر کدام از آنها حرکات خاص خود را دارند و پس از آسیب دیدن زیاد، وارد حالت “اوردرایو” (Overdrive) شده و حملات سریعتر و قدرتمندتری به شما و اعضای گروهتان وارد میکنند. مبارزات با باسها بسیار لذتبخش و حماسی هستند و همگی به خوبی طراحی شدهاند. نحوه حرکت دوربین و قفل کردن روی دشمنان گاهی اوقات میتواند آزاردهنده و کمی دشوار باشد، اما مشکل قابل توجهی نیست.
زمانهای بارگذاری (Loading) در هنگام انتقال از گیمپلی به کاتسین و بالعکس، آزاردهنده هستند. این مشکل به راحتی میتوانست با قدرت SSD کنسول PS5 حل شود و دیگر آزاردهنده نباشد. انیمیشنها و افکتهای مختلف عالی و روان هستند و به لذتبخشتر شدن گیمپلی کمک کردهاند. سلاحها را میتوان با جمعآوری مواد اولیه از مراحل اصلی و فرعی بازی ارتقا داد. پس از رسیدن سطح سلاح به حداکثر، برای “آنکپ” (Uncap) کردن سطح و ارتقای بیشتر سلاحهایتان، به یک ماده اولیه خاص نیاز دارید که میتوانید آنها را با انجام مراحل فرعی جمعآوری کنید. در ساعات اولیه بازی، شاید گیمپلی کمی گیجکننده به نظر برسد، اما کافیست چند ساعتی را به یادگیری آن اختصاص دهید تا تجربهای فوقالعاده از گیمپلی را به دست آورید. تنوع دشمنان بسیار بالاست و در هر منطقه با گونههای مختلفی از آنها مواجه خواهید شد.

جلوههای بصری و صوتی
طراحی شخصیتها فوقالعاده است. هر کدام از آنها اخلاقیات و ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارند که در طول داستان با آنها آشنا خواهید شد. طراحی شخصیتها آنقدر خوب است که در همان دقایق اولیه با آنها ارتباط برقرار کرده و به آنها دل میبندید. از نظر بصری، این بازی شبیه یک نقاشی بینظیر است. جهان بازی بسیار رنگارنگ و چشمنواز طراحی شده و هر محیط، تفاوت بصری چشمگیری با دیگری دارد؛ گویی هر کدام تابلویی مجزا و دلنشین هستند. با وجود این کیفیت بصری بالا، از نظر فنی برای PS5 سنگین نیست و توانایی اجرای بازی با رزولوشن 4K و نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه را دارد، اما متاسفانه، باید بین کیفیت 4K و نرخ فریم ۶۰، یکی را انتخاب کنید.
طراحی صدا نیز به خوبی صورت گرفته است. موسیقی متنها فوقالعادهاند و هماهنگی بینظیری با گیمپلی دارند. هر قطعه موسیقی بهتر از قبلی عمل میکند و همواره شما را شگفتزده کرده و برای گوش بسیار دلنشین است.